1. گوته، شاعر و نويسنده معروف آلمانى مىگويد:
«ساليان دراز کشيشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به حقايق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهاديم و پرده تعصب را دريديم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حيرت عجيبى در ما ايجاد نمود. به زودى اين کتاب توصيفناپذير، محور افکار مردم جهان مىگردد! »
2. آلبرت انيشتاين که نيازى به معرفى ندارد، مىگويد:
«قرآن کتاب جبر يا هندسه نيست؛ مجموعهاى از قوانين است که بشر را به راه صحيح، راهى که بزرگترين فلاسفه و دانشمندان دنيا از تعريف و تعيين آن عاجزند، هدايت مىکند ».
3. ويل دورانت، دانشمند امريکايى شرقشناس، مىگويد:
«در قرآن، قانون و اخلاق يکى است. رفتار دينى در قرآن، شامل رفتار دنيوى هم مىشود و همه امور آن از جانب خداوند و به طريق وحى آمده است. قرآن در جانهاى ساده عقايدى آسان و دور از ابهام پديد مىآورد که از رسوم و تشريفات ناروا آزاد است ».
4. پروفسور آرتور آربرى که يکى از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگليسى است، مىگويد:
« زمانى که به پايان ترجمه قرآن نزديک مىشدم، سخت در پريشانى به سر مىبردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطرى به من مىبخشيد که براى هميشه به خاطر خواهم داشت. من در حالى که مسلمان نيستم، قرآن را خواندم تا آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگهاى نافذ و مرتعش کنندهاش شوم و تحت تأثير آهنگش قرار گيرم و به کيفيتى که مسلمانان واقعى و نخستين داشتند، نزديک گردم تا آن را بفهمم » .
5. لئوتولستوى، نويسنده معروف روسى مىگويد:
«هر کس که بخواهد سادگى و بى پيرايگى اسلام را دريابد، بايد قرآن مجيد را مورد مطالعه قرار دهد. در قرآن قوانين و تعليمات حقيقى و احکام آسان و ساده براى عموم بيان شده است. آيات قرآن به خوبى بر مقام عالى اسلام و پاکى روح آورندهاش گواهى مىدهد».
6. دکتر هانرى کُربن، اسلام شناس معروف فرانسوى، سخن جالبى درباره قرآن دارد. وى مىگويد:
«اگر قرآن خرافى بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرأت نمىکرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هيچ انديشهاى به اندازه قرآن محمّد(ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تاآن جا که نزديک به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فکر سخن رفته است».
7. ارنست رنان، فيلسوف معروف فرانسوى مىگويد:
« در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سياسى ،اجتماعى، ادبى و... وجود دارد که هر کدام را بيش از يک بار نخواندهام؛ اما يک جلد کتاب هست که هميشه مونس من است و هر وقت خسته مىشوم و مىخواهم درهايى از معانى و کمال به رويم باز شود، آن را مطالعه مىکنم. اين کتاب، قرآن - کتاب آسمانى مسلمانان - است».
8. ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه مىگويد:
« اميدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با يکديگر متحد کنم تا نظامى يکنواخت، فقط براساس اصول قرآن مجيد که اصالت و حقيقت دارد و مىتواند مردم را به سعادت برساند، ترسيم کنم. قرآن به تنهايى عهده دار سعادت بشر است».
9. مهاتما گاندى، رهبر فقيد هند هم اعتقاد داشت:
«از راه آموختن علم قرآنى، هر کس به اسرار وحى و حکمتهاى دين، بدون داشتن هيچ خصوصيت ساختگى ديگرى پى مىبرد. در قرآن هيچ اجبارى براى تغيير دين و مذهب انسانها ديده نمىشود. قرآن به راحتى مىگويد: هيچ زور و اکراهى در دين وجود ندارد».
10. ژان ژاک روسو، متفکر و روان شناس مشهور فرانسوى، برداشت منحصر به فردى از قرآن دارد؛ او مىگويد:
« بعضى از مردم بعد از آن که مقدار کمى عربى ياد گرفتند، قرآن را خوانده، امّا درست درک نمىکنند. اگر مىشنيدند که محمّد(ص) با آن کلام فصيح و آهنگ رساى عربى آن را مىخواند، هر آينه به سجده مىافتادند و ندا مىکردند: اى محمّد عظيم! دست ما را بگير و به محلشرف و افتخار برسان. ما به خاطر يارى تو حاضريم که جان خويش را فدا سازيم!!»
*منبع
سایت جامعه القرآن الکریم
نظرات شما عزیزان: